English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5085 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
bead U موج خطی در ورقههای فلزی
beads U موج خطی در ورقههای فلزی
aviation snips U قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
diplexer U وسیلهای که استفاده از یک انتن را بصورت همزمان یامجزا توسط دو فرستنده ممکن میسازد
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
jukebox U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
concurrence U تلاقی دو نیرو در یک خط عملیات نقطه تلاقی همزمان بودن
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
plates U صفحه فلزی ورقه
plate U صفحه فلزی ورقه
platters U صفحه فلزی پهن سینی
carbide tip U صفحه کوچک فلزی سخت
well curbing U صفحه فلزی که در چاه می اندازند
platter U صفحه فلزی پهن سینی
bright work U سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
to commandeer something U چیزی را [بدون اجازه] برای خود برداشتن
backing plate U صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
backiron U صفحه فلزی پشت حلقه بسکتبال
butt plate U صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
planchet U صفحه فلزی مخصوص ضرب سکه
faceplate U صفحه فلزی یا چوبی متصل به چرخ تراش
bed plate U صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
carburator restricter plate U صفحه فلزی روی کاربوراتوربرای کاستن هوای ورودی دراتومبیل
perpetuting testtimony U تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
cyphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cipher U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers U مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
plater U صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
stability U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
image U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
continuous forms U ورقههای پیوسته
storage U TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
laminar U دارای ورقههای نازک
laminal U دارای ورقههای نازک
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
gill net U گیر کرده ماهی را گرفتار میسازد
stationery U صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
panic monger U کسیکه با دادن خبرهای بی پروپامردم را دچارهراس میسازد
granulose U ماده اصلی نشاسته که اب دهان انراشیرین میسازد
evil genius U روح یافرشتهای که هلاکت شخص رافراهم میسازد
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
improviser U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلامقدمه چیزیرا میسازد
house martins U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
house martin U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
radius dimpling U ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای
disjunctive U حرف عطفی که بظاهر پیوند میدهدو در معنی جدا میسازد
double bar U دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
improvisor U تعبیه کننده کسیکه بسرعت یا بلا مقدمه چیزیرا میسازد
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
porousness U پر سوراخی
PCMCIA U سوراخی
porosity U پر سوراخی
martin U نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
jack pot U دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
culver-house U [سوراخی در کبوترخانه]
a breach in the fence U سوراخی در حصار
to stuff up a hole U سوراخی را گرفتن
anastomosis U تلاقی
confluences U تلاقی
confluence U تلاقی
collisions U تلاقی
conflux U تلاقی
anastomois U تلاقی
collision U تلاقی
tangency U تلاقی
weaving U تلاقی
to plug U سوراخی را گرفتن [ بستن]
tamp U سوراخی را با شن وغیره پرکردن
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
sheet U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheets U وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
vanishing point U نقطه تلاقی
interactional points U نقاط تلاقی
incidence matrix U ماتریس تلاقی
crossing point U نقطه تلاقی
gantlet U تلاقی کردن
meetings U تلاقی همایش
commissure U محل تلاقی
meeting U تلاقی همایش
crossing points U نقطه تلاقی
intersection point U نقطه تلاقی
point of intersection U نقطه تلاقی
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
countered U باجه تلاقی کردن
outfall U محل تلاقی دوابریز
redezvous U محل تلاقی یکانها
countering U باجه تلاقی کردن
counter U باجه تلاقی کردن
groins U محل تلاقی دوطاق
crossing U نقطه تلاقی دوراهی
groin U محل تلاقی دوطاق
quits U بی حساب تلاقی شده
mould line U خط حاصل از تلاقی دو سطح
tampon U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampons U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
csma/cd U دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
concourse U محل تلاقی چندخیابان یا جاده
concourses U محل تلاقی چندخیابان یا جاده
meetings U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
pitch curves U تلاقی سطوح طرفین دندانه
confluences U اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
gantlet U : محل تلاقی دو خط راه اهن
meeting U تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
weaving distance U طول تلاقی مسافت همبری
confluence اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
bailer U سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
pinhole U سوراخی که ازفرو کردن سنجاق درچیزی پدیداید
pens U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penning U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen U نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
creased U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
crease U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing U محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
holes U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
hole U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holing U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holed U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
female U سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
telematics U نقطه تلاقی راه دور وپردازش خودکار اطلاعات
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
carrier sense U detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
passing place U محل پیش بینی شده برای تلاقی در راههای شوسهای
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
solid U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solids U رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
raster U گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
ksr U ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
portrait U جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
portraits U جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
autos U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
lead in page U صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
routing U صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
multiviewports U صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
auto U متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
raster U یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
cons U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
tables U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
tabling U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
conning U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
conned U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
tabled U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
con U نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
data tablet U یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
glare U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
flattest U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
glares U صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
flat U صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
slotting U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
Recent search history Forum search
2New Format
1postside
1Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1صفحه کلید فارسی
2مهرآسا
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1I may find a prince
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com